وه شین «سرودن»


چون هدف آموزش زبان لکی است بنابراین تلاش می شود واژه ها لفظ به لفظ ترجمه شود از اینرو از زیبایی کلام و رسایی آن کاسته می شود

بوه شه لی بینه گه که س نمه زونی کی بینه ،بیته لونی وتیه گه فره شیرینه.=شاعرانی بوده اند که کسی آنها را نمی شناسد«کسی نمی داند کی بوده اند»،ابیاتی سروده اند که بسیار شیرین و شیوایند

چن گله اژ ای وشیاله ارونتونه مه نمه ار ایره تا لذت بورینون= چند تااز این سروده ها را اینجا می نویسم تا لذت بیرید


شو گار دو شوگار ای یه ک رشیایه                     کلیل دار شوگار ار کو کوشیایه

 انگار دو شبانه روز در هم آمیخته اند (نمی دانم) کلید دار شب کجا کشته شده است.

بدین معنی که گوینده این بیت آنقدر در حزن و اندوه و ماتم است که همه جا را تیره و تار می بیند و امید به دیدار روز را ازدست داده است


خرمان خمان ها وه چیاووه                            شنیار شن مه کی وه هردک لاوه

خرمن غم واندوه بر بالای تپه ای است و شنیار(شخصی که مسئول جدا کردن دانه های غله از کاه است) از هر دو طرف مشغول پرتاب کاه در مسیر باد است

بدین معنی : گوینده اینجا غم و اندوه خود را به خرمن تشبیه کرده است همانطور که می دانیم خرمن ترکیبی از کاه و غله است و شنیار کسی است که در کنار خرمن می ماند تا هنگام وزیدن باد آن را به بالا پرتاب کرده و در این هنگام غله بر جای خود می ماند و کاه را بادبه سمتی دورتر می برد و بدینصورت اندک اندک غله از کاه جدا می شود . در این زمان شنیار باید تنها از باد در یک سمت استفاده نماید حال تصور کنید باد از هر سمتی بوزد شنیار به بالا پرتاب کند در این حالت دوباره کاه بر روی غله ی تمیز شده می ریزد و به بیان دیگر کا ری عبث و بیهوده و بی ثمری می شود. اما سراینده ی این بیت می خواهد با تشبیه اندوه خود به خرمن بگوید هیچ کورسو امیدی برای دستیابی به موفقیت و شادمانی در مسیر خود نمی بیند.



خوینت شل و په ل و ه روی زامه وه                     مه ر حقیق اربون نوخره خامه وه

خون بسان  جوی هایی از زخم تو تراوش می کند انگار عقیق است که بر نقره ی خام ریخته شده است

در اینجا می خواهد زخم عزیز کشته شده اش را به بیانی زیبا بسراید بطوریکه پوست سفیدش را به نقره تشبیه کرده و تراوشات سرخرنگ خون را به عقیقی که بر روی این نقره قرار گرفته باشد زخم را به انگشتر نقره با نگین عقیق تشبیه کرده است


کویه له کرا چنی ته م دارو                                    یه کول ته م خم وه من مه وارو

کوهها را بنگر چقدر مه آلود و غبار گرفته اند  اینها همه ابرهای غم واندوه اند که برای بارش برسر من آمده اند


وخته چوی قخنک دوران بیو پیم                          تا گران بگرم ژه هناسه ی ویم


نزدیک است مانند پرنده ی ققنوس دوران من سر بیاید تا در هرم (آتش) نفس خویش خاکستر شوم یا آتش بگیرم


فلک وی جوره بازی ماوازی                                    موینا مشکنی کویزه مسازی


فلک اینطور به بازی می نشیند(منظور از بازی رقص هم هست) که بلور را می شکند و به جایش کوزه ی گلی می سازد

یعنی چرخش روزگار خوبان را می زند و بی نران را برجایشان می نشاند






شوله ی مونگ دیمه وه سه ر کلاوان                 تومه رز لیل میتی بچو وه باوان

تومه رز را اگر بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم شاید واژه ی رسایی پیدا نشود اما نزدیکترین معنی ها می توانند مثلا واژه ی تعجب نگو! یا حتی انگار یا تو نگو! باشد

درخشش ماه گونه ای بر بلندیها نمایان شد انگار یار من است که عزم رفتن به دیدار خانواده اش شتافته است

کلاوان منظور تپه و بلندیهاست . در زبان لکی عشق و یار را به لیل بیان می دارند.

یا شاید بهتر است بگوییم: درخششی در بلندیها همچون شعله ی ماه نمایان شد  این ماه نیست بلکه یار من است که عزم سفر به کوی پدری اش دارد.


زلفه هویله که ت تال تال بکیشم                                بکمیه کولای ار سای بنیشم


زلفان خرمایی ات را دانه دانه در کنار هم می کشم تا مانند سایبانی شود و من در سایه اش دمی بیاسایم



خوشمه ی چه ته مای نوم ری نیشتنت                        وه بال بژانگ ریویار کوشتنت

 از اینکه بر گذرگاهها می ایستی خوشم می آید آن هنگام که با هر پلک زدنی رهگذری را مدهوش می کنی



سوزه ی چم رنگین چم نماتیه هوار                    کول جای دله کم کردیه سیه داوار


سبزه ی زیبا چشم چرا نگاهی به پایین نمی اندازد چنانکه از این حالتش دلم بسان سیاه چادر سیاه و کدر شده است.

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 05:47 ب.ظ

لکی از نظر دستور زبان بسیار شبیه سورانی است که به سه مورد اشاره می کنم: 1- صرف فعل: مثلا گرتم گرتت گرتی گرتمان گرتتان گرتان در لکی که تقریبا با سورانی یکسان است. 2- الصاق شناسه فعل به کلمه پیش از فعل مانند کارم کرد=کار کردم که در هردو یکسان است 3- به نظر گویشوران فارس، لر یا کردهای کلهر برعکس حرف زدن مانند: بیچاره ت کردم= بیچاره ام کردی. بردمی یعنی او مرا برد والبته درمورد دستورزبان شباهت سورانی و لکی تنها این سه مورد نیست بلکه تقریبا تمام موارد تفاوت دستوری سورانی با فارسی و لری و کلهری در لکی هم مشاهده می شود. مثلا فلانم اران کرد که در سورانی میشه فلانم بو کرد، فلانته بن موشم معادل فلانت پی ایژم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 05:53 ب.ظ

لطفا از رسم الخط استاندارد لکی استفاده فرمایید. ضمنا تلفظ a در لکی اصیل( نه در برخی نقاط لرستان) چیزی بین a و o است مشابه بسیاری از کرمانجها نه دقیقا او. بنابراین برای حفظ یکپارچگی نوشتار، بسیار بهتر است که همان ا نوشته شود که لکها خودشان با تلفظ خودشان خواهند خواند مثلا بجای کریم خون بنویسد کریم خان یا بردمو نوشتاری درستش بردمان است. همانگونه که در اکثر لهجه های ایرانی مثلا نان را نون می گویند ولی می نویسند نان...

[ بدون نام ] جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:13 ق.ظ

لطفا از رسم الخط استاندارد لکی استفاده فرمایید. ضمنا تلفظ a در لکی اصیل( نه در برخی نقاط لرستان) چیزی بین a و o است مشابه بسیاری از کرمانجها نه دقیقا او. بنابراین برای حفظ یکپارچگی نوشتار، بسیار بهتر است که همان ا نوشته شود که لکها خودشان با تلفظ خودشان خواهند خواند مثلا بجای کریم خون بنویسید کریم خان یا بردمو نوشتاری درستش بردمان است که در لکی اصیل همین هم گفته میشود. مانگ نوشته شود بجای مونگ....همانگونه که در اکثر لهجه های ایرانی مثلا نان را نون می گویند ولی می نویسند نان...این حذف نون آخر و تلفظ او بجای آ تحت تاثیر لهجه لری است. ملتمسانه خواهش میکنم یکپارچگی نوشتاری بین لکی و کردی و حتی فارسی و همچنین میان لهجه های لکی را فدای تلفظ بخشی از لکها نکنید زیرا تلفظ ایشان حتی اصالت لکی هم ندارد.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 10:53 ب.ظ

خواهشی از بزرگان و فرهیختگان لک دارم. همانگونه که می دانید در فارسی بیشتر نقاط ایران اکثر ا ها را با صدای او تلفظ میکنن مثل خونه یا نون ولی برای رعایت اصل کلمه ها و عدم ایجاد تمایز و چندگانگی در نوشتن با همان صورت اصلی می نویسند این موضوع در زبانهای عربی و ترک
خواهشی از بزرگان و فرهیختگان لک دارم. همانگونه که می دانید در فارسی بیشتر نقاط ایران اکثر ا ها را با صدای او تلفظ میکنن مثل خونه یا نون ولی برای رعایت اصل کلمه ها و عدم ایجاد تمایز و چندگانگی در نوشتن با همان صورت اصلی می نویسند مشابه این موضوع در زبانهای عربی مختلف هم هست. در لکی نیز مانند کرم
خواهشی از بزرگان و فرهیختگان لک دارم. همانگونه که می دانید در فارسی بیشتر نقاط ایران اکثر ا ها را با صدای او تلفظ میکنن مثل خونه یا نون ولی برای رعایت اصل کلمه ها و عدم ایجاد تمایز و چندگانگی در نوشتن با همان صورت اصلی می نویسند این موضوع در زبانهای عربی و ترکی مختلف هم هست. در لکی نیز مانند کردی کرمانجی تلفظهایی هست که قطعا جایز نیست اصل کلمات را بخاطرشان به هم بزنیم به ویژه آنکه یک لک زبان میداند مثلا اگر بنویسی مانگ با صدایی بین مونگ و مانگ بخواند و لکهای لرستان هم احتمالا مون یا مونگ بخوانند یا کرماشان بجای کرماشون... شناسه های ملکی در فارسی م ت ش مان تان شان و در کردی م ت ی مان تان یان است اما میبینیم لکهای لرستان بصورت مو تو و مینویسند و دارند شکل اصلی کلمات را تخریب می کنند که حتی این تلفظ با لکهای کرمانشاه هم متفاوت است و لکهای مخلوط نشده با لرها، م ت ی مان تان ان میگویند که این تلفظ اصیل لکی است. یعنی با این سیاق در آینده چند جور نوشتن فقط برای لکی خواهیم داشت که فهم از کتابت را برای تیره های مختلف لک هم دچار اشکال می کند.
دوستان لک در استان لرستان به خدا این تلفظ را شما از لرها گرفته اید و اصالت لکی ندارد که اینقدر سعی در حفظش دارید.تلفظ اصیل لکی نزدیک به کرمانجی خراسان و لهجه بارزانی عراق و بسیاری لهجه های کرمانجی دیگر است.انجی تلفظهایی هست که قطعا جایز نیست اصل کلمات را بخاطرشان به هم بزنیم به ویژه آنکه یک لک زبان میداند مثلا اگر بنویسی مانگ با صدایی بین مونگ و مانگ بخواند و لکهای لرستان هم احتمالا مون بخوانند. شناسه های ملکی در کردی م ت ش مان تان شان و در کردی م ت ی مان تان یان است اما میبینیم لکهای لرستان بصورت مو تو و مینویسند و دارند شکل اصلی کلمات را تخریب می کنند که حتی این تلفظ با لکهای کرمانشاه هم متفاوت است یعنی با این سیاق در آینده چند جور نوشتن فقط برای لکی خواهیم داشت که فهم از کتابت را برای تیره های مختلف لک هم دچار اشکال می کند. دوستان لک در استان لرستان به خدا این تلفظ را از لرها گرفته اید. وگرنه تلفظ آ در لکی نمیشود او. عاجزانه خواهش میکنم لکی را دچار چنددستگی نکنید بخاطر تلفظهای لری.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 10:59 ب.ظ

خواهشی از بزرگان و فرهیختگان لک دارم. همانگونه که می دانید در فارسی بیشتر نقاط ایران اکثر ا ها را با صدای او تلفظ میکنن مثل خونه یا نون ولی برای رعایت اصل کلمه ها و عدم ایجاد تمایز و چندگانگی در نوشتن،با همان صورت اصلی می نویسند این موضوع در زبانهای عربی مختلف هم هست. در لکی نیز مانند کردی کرمانجی تلفظهایی هست که قطعا جایز نیست اصل کلمات را بخاطرشان به هم بزنیم به ویژه آنکه یک لک زبان میداند مثلا اگر بنویسی مانگ با صدایی بین مونگ و مانگ بخواند و لکهای لرستان هم احتمالا مون یا مونگ بخوانند یا کرماشان بجای کرماشون... شناسه های ملکی در فارسی م ت ش مان تان شان و در کردی م ت ی مان تان یان است اما میبینیم لکهای لرستان بصورت مو تو و مینویسند و دارند شکل اصلی کلمات را تخریب می کنند که حتی این تلفظ با لکهای کرمانشاه هم متفاوت است و لکهای مخلوط نشده با لرها، م ت ی مان تان ان میگویند که این تلفظ اصیل لکی است. یعنی با این سیاق در آینده چند جور نوشتن فقط برای لکی خواهیم داشت که فهم از کتابت را برای تیره های مختلف لک هم دچار اشکال می کند.
دوستان لک در استان لرستان به خدا این تلفظ را از لرها گرفته اید. وگرنه تلفظ آ در لکی نمیشود او. عاجزانه خواهش میکنم لکی را دچار چنددستگی نکنید بخاطر تلفظهای لری.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 11:02 ب.ظ

خواهشی از بزرگان و فرهیختگان لک دارم. همانگونه که می دانید در فارسی بیشتر نقاط ایران اکثر ا ها را با صدای او تلفظ میکنن مثل خونه یا نون ولی برای رعایت اصل کلمه ها و عدم ایجاد تمایز و چندگانگی در نوشتن،با همان صورت اصلی می نویسند این موضوع در زبانهای عربی مختلف هم هست. در لکی نیز مانند کردی کرمانجی تلفظهایی هست که قطعا جایز نیست اصل کلمات را بخاطرشان به هم بزنیم به ویژه آنکه یک لک زبان میداند مثلا اگر بنویسی مانگ با صدایی بین مونگ و مانگ بخواند و لکهای لرستان هم احتمالا مون یا مونگ بخوانند یا کرماشان بجای کرماشون... شناسه های ملکی در فارسی م ت ش مان تان شان و در کردی م ت ی مان تان یان است اما میبینیم لکهای لرستان بصورت مو تو و مینویسند و دارند شکل اصلی کلمات را تخریب می کنند که حتی این تلفظ با لکهای کرمانشاه هم متفاوت است و لکهای مخلوط نشده با لرها، م ت ی مان تان ان میگویند که این تلفظ اصیل لکی است. یعنی با این سیاق در آینده چند جور نوشتن فقط برای لکی خواهیم داشت که فهم از کتابت را برای تیره های مختلف لک هم دچار اشکال می کند.
دوستان لک در استان لرستان به خدا این تلفظ را از لرها گرفته اید. وگرنه تلفظ آ در لکی نمیشود او. عاجزانه خواهش میکنم لکی را دچار چنددستگی نکنید بخاطر تلفظهای لری.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 08:18 ب.ظ

اگر کسی دوست دارد لهجه اصیل لکی را بشنود و بعلاوه... موضوع: ”یوزارسیف لکی” که دوبله طنز بخشی از سریال یوسف پیامبر است یا کارتون ”جوعه مه غروور مه به” که دوبله طنز است را سرچ کند. هم لذت خواهید برد هم با نحوه گویش اصیل لکی آشنا می شوید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد